دیکشنری
hanger on
hæŋəɹ ɑn
فارسی
1
عمومی
::
مفت خور، وابسته، موی دماغ، متكی بر، انگل
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HANG OUT
HANG OUT ONE'S SHINGLE
HANG OUT TO DRY
HANG OVER
HANG TEN
HANG TOGETHER
HANG TOUGH
HANG UP
HANG UP LOOP
HANG WITH
HANGAR
HANGDOG
HANGED HANG
HANGED, DRAWN AND QUARTERED
HANGER
HANGER ON
HANGER YOKE
HANGING
HANGING COMMITTEE
HANGING GALE
HANGMAN
HANGNAIL
HANIWORK
HANK
HANKER
HANKER AFTER
HANKERING
HANKSITE
HANKY PANKY
HANSARD
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید